محل تبلیغات شما
بیستممین روز از دومین ماه پاییز هم گذشت، یعنی دارد به آرامی می گذرد، لا به لای همین جملات و بین همین نفس ها و فکر به این که امروز روحم شبیه پرنده ای حبس شده به دنبال کسی خودش را به دیوار می کوبید اما کسی نبود که تن زخمی ش را توی دست هایش بگیرد و ببیند که قلبش از ترس تند می زند درگیر حس های متضاد شده ام، دوست داشتن برایم بیشتر شبیه سوال بی جوابی است که مدام دنبال من کشیده می شود، و عشق برایم بیشتر شبیه اتفاق نا ممکنی است که دیگر هیچ وقت نخواهد افتاد؛ حس

دلم میخواد اینی که الان هستم نباشم

به آینده خونسردم

با گذشته ام هی دارم میجنگم

شبیه ,حس ,برایم ,کسی ,همین ,سوال ,برایم بیشتر ,بیشتر شبیه ,است که ,شده ام، ,ام، دوست

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دل نوشته گروه دبیران عربی متوسطه دوم کامیاران